61 برای مسكینان پدر بودم، و دعوایی را كه نمیدانستم، تفحّص میكردم.
71 دندانهای آسیای شریر را میشكستم و شكار را از دندانهایش میربودم.
81 «و میگفتم، در آشیانه خود جان خواهم سپرد و ایام خویش را مثل عنقا طویل خواهم ساخت.
91 ریشه من به سوی آبها كشیده خواهد گشت، و شبنم بر شاخههایم ساكن خواهد شد.
02 جلال من در من تازه خواهد شد، و كمانم در دستم نو خواهد ماند.
12 مرا میشنیدند و انتظار میكشیدند، و برای مشورت من ساكت میماندند.
22 بعد از كلام من دیگر سخن نمیگفتند و قول من بر ایشان فرو میچكید.
32 و برای من مثل باران انتظار میكشیدند و دهان خویش را مثل باران آخرین باز میكردند.
42 اگر بر ایشان میخندیدمباور نمیكردند، و نور چهره مرا تاریك نمیساختند.
52 راه را برای ایشان اختیار كرده، به ریاست مینشستم، و در میان لشكر، مثل پادشاه ساكن میبودم، و مثل كسیكه نوحهگران را تسلّی میبخشد.