|
AND
find keywords in
Home Page
Genesis Exodus Leviticus Numbers Deuteronomy Joshua Judges Ruth 1 Samuel 2 Samuel 1 Kings 2 Kings 1 Chronicles 2 Chronicles Ezra Nehemiah Esther Job Psalms Proverbs Ecclesiastes Song of Solomon Isaiah Jeremiah Lamentations Ezekiel Daniel Hosea Joel Amos Obadiah Jonah Micah Nahum Habakkuk Zephaniah Haggai Zechariah Malachi Matthew Mark Luke John Acts Romans 1 Corinthians 2 Corinthians Galatians Ephesians Philippians Colossians 1 Thessalonians 2 Thessalonians 1 Timothy 2 Timothy Titus Philemon Hebrews James 1 Peter 2 Peter 1 John 2 John 3 John Jude Revelation
|
|
|
Psalms Chapter142 1 [قصیده داود و دعا وقتیکه در مغاره بود] به آواز خود نزد خداوند فریاد برمیآورم. به آواز خود نزد خداوند تضرّع مینمایم. 2 ناله خود را در حضور او خواهم ریخت. تنگیهای خود را نزد او بیان خواهم کرد. 3 وقتی که روح من در من مدهوش میشود. پس تو طریقت مرا دانستهای. در راهی که میروم دام برای من پنهان کردهاند. 4 به طرف راست بنگر و ببین که کسی نیست که مرا بشناسد. ملجا برای من نابود شد. کسی نیست که در فکر جان من باشد. 5 نزد تو ای خداوند فریاد کردم و گفتم که تو ملجا و حصّهٔ من در زمین زندگان هستی. 6 به ناله من توجّه کن زیرا که بسیار ذلیلم! مرا از جفاکنندگانم برهان، زیرا که از من زورآورترند. 7 جان مرا از زندان درآور تا نام تو راحمد گویم. عادلان گرداگرد من خواهند آمد زیرا که به من احسان نمودهای.
|
|
|